مشب باز هم مثل هميشه آسمون دلم بارونيه ولي اين دفعه با بقيه دفعه ها فرق داره چون تو نيستي، نيستي که بهم آرامش بدي به حرفام گوش بدي

تو رفتي با يک جمله من ، رفتي ولي نميدونستي با رفتنت به سرم چي مياري

بارها صدايم را به باد سپردم تا به تو بگويد که چقدر دوستت دارم ولي با سر باز زد به باران دادم تا با قطره هايش به تو بفهماند که دوستت دارم ولي اين کار را نکرد ديگر خسته شدم به هر چه سپردم از اين کار امتناع کرد

رفتنت خيلي ساده بود و ساده تر از اون آب شدن من بود قطره قطره وجودم ميچکه و انتظار برگشتت رو مي کشه ولي هر روز من بيشتر آب ميشمو تو نميايي

نيستي که ببيني چقدر شکست خورده ام چقدر از نبودنت رنج ميکشم چه روزهايي رو سپري مي کنم

نميدونم اين سختي براي منه يا تو هم زجر ميکشي از خدا ي خوام که همه سختي هارو بده به من و تو سختي نکشي اينجوري ميتونم دلمو خوش کنم به اينکه تو شادي

بهترين جمله اي که ميتونم بگو و دوست دارم داد بزنم بهت بگم اينه من هنوزم عاشقتم و دوست دارم

من هنوزم به تو وابسته ام حتي نميتونم فکر کنم که با ديگري دوست بشم

از باد مي خواهم صدايم را به تو برساند

از آتش مي خواهم که گرماي عشقم رو به تو نشان دهد که بدوني هنوزم عاشقتم

از آب مي خواهم که به تو بفهماند از چشمانم رودي روان شده است

از خاک مي خواهم تا به تو بفهماند که هنوز هم من خاکي هستم و روزي به خاک بر خواهم گشت اميدوارم تا قبل از آم تو پيشم باشي

از خدا مي خواهم که مراقبت باشد و دوباره صداي عشقم را به تو برساند

صادقانه دوستت دارم عشقم