عزیزم، نمی توانی ببینی

من صدا می زنم

مردی مثل تو را

باید مراقب باشم

خطرناک است

دارم سقوط می کنم

 

راه فراری نیست

نمی توانم مخفی شوم

من به یک تلنگر نیاز دارم

عزیزم، آن را به من بزن

تو خطرناکی

من عاشق آنم

 

خیلی بالائم

نمی توانم پایین بیایم

عقلم را از دست می دهم

مدام دور خودم می چرخم

آیا حالا من را حس می کنی؟

 

با یک کام از لبهایت

در سفر سیر می کنم!

تو سمی هستی

دارم به پایین لیز می خورم

با یک کام از بهشت سمی

من معتاد تو شده ام

نمی دانی که سمی هستی؟

و من کارهایی که می کنی را دوست دارم

نمی دانی که سمی هستی؟

 

دارد دیر می شود

برای تسلیم شدن

من یک جرعه

از جام شیطانی ام نوشیدم

به آرامی

دارد من را فرا می گیرد

 

خیلی بالائم

نمی توانم پایین بیایم

عقلم را از دست می دهم

مدام دور خودم می چرخم

آیا حالا من را حس می کنی؟

 

با یک کام از لبهایت

در سفر سیر می کنم!

تو سمی هستی

دارم به پایین لیز می خورم

با یک کام از بهشت سمی

من معتاد تو شده ام

نمی دانی که سمی هستی؟

و من کارهایی که می کنی را دوست دارم

نمی دانی که سمی هستی؟

 

نمی دانی که سمی هستی؟

 

یک کام از لبهای من و بعد خوش گذراندن!

 

با یک کام از لبهایت

در سفر سیر می کنم!

تو سمی هستی

دارم به پایین لیز می خورم

با یک کام از بهشت سمی

من معتاد تو شده ام

نمی دانی که سمی هستی؟

و من کارهایی که می کنی را دوست دارم

نمی دانی که سمی هستی؟

 

من الان مست کرده ام

فکر می کنم تو عاشق آن خواهی شد

فکر می کنم که الان آماده ام

فکر می کنم که الان آماده ام

من الان مست کرده ام

فکر می کنم الان تو عاشق آن خواهی شد

فکر می کنم که الان آماده ام