من واسه اینکه با تو باشم از همه چیزم گذشتم ... من واسه با تو بودن حتی از قلبمم میگذرم ... هیییییی ... دستامو بگیرو بمون و بدون که بی تو میمیرم ... تنهایی بیاد اون همه خاطره که باهم داشتیم میشینم و اشک میریزم فکر میکنم که چی شد که اینجوری شد چرا رفتی چرا نموندی چرا چرا چرا و هزار تا چرای دیگه که ذهنمو داره مثل خوره میخوره ... از قلبم از یادم از خاطراتمون از عشقم نمیتونی بگذری تو اینو میدونم ... نمیدونم که میشه باهم بشینیم بخندیم به این روزا که چقدر بچه گانه و کودکانه از هم جدا شدیم ... آرزو میکنم که ... نه آرزو نمیکنم ... چون آرزو کردم که بمونی پیشم ترکم کردی ... آرزوهامو سرکوفت میکنم واسه خودم ...