شب چله
شب يلدا پاي كرسي صحبت از آمدن و رفتن بود ، مادرم گفت كه عمرهمچو درياست ولي مي ترسم خشك شودكوزه ات را پر كن
شب خوبي داشته باشي
من كه ديگه اين شبو ندارم فقط بايد بشينمو به گذشته ها فكر كنم به شب هايي كه دوتايي بيدار ميمونديم ، ميوه و اجيل مي خورديم ، شب هاي قصه هاي قشنگ قشنگ ، قصه ديو پري ، قصه خروس زري ، فال حافظ ،
شبه چله خوبي رو برات آرزو ميكنم
امشب دوست ندارم بيدار بمونم. امشب دوست دارم زود بخوابم شايد تو خواب شب هاي چله كه كنار هم بوديمو رو ببينم ، ميدونم كه امشب مياد به خوابم تا تنها نباشم ، ميدونم امشب اونه كه برام از باغ بهشت انار مياره